واقعیت چیست؟ واقع بین کیست؟ – قسمت اول

پستی که قولش را داده بودم را الان می‌خوام بنویسم و فکر می‌کنم مجبورم در چند قسمت به این نوشتن ادامه بدم اگر چه هنوز لپ تاپم کاملا آماده بهره برداری نشده.
اول از همه این را بگم که دوستانی که نوشته‌های من را میخوانند اطلاع دارند که من اصولاً نه منفی‌ نویس هستم و نه مثبت نویس ، آن چیزی که هست را مینویسم. تحلیل مطالبم از هر لحاظ به عهده مخاطبان محترمم و دوستانی که نوشته‌های من را میخوانند هست.
حالا چرا قصد نوشتن این مطلب را دارم.
چند وقتی‌ بود که قصد نوشتن در این زمینه را داشتم ولی‌ فرصت کافی‌ برای این کار نداشتم و از طرفی‌ با خواندن وبلاگ‌های دوستان عزیز و نوشته‌ها و کامنت آنها در وبلاگ‌های دیگر این تصور در من القا شد که دوستان زیادی در یک حال و هوای خاصی‌ هستند و در صورتی‌ که با یک سری از مسائل و واقعیت آشنا نباشند و آگاهی‌ لازم را نداشته باشند ، پس از روبرو شدن با این مسائل امکان دارد که دچار سرخوردگی شوند و شاید از کرده خود پشیمان شوند و بشوند مثل دوستی‌ که فقط منفی‌ مینویسه و غیر از منفی‌ ، هیچ چیز دیگری به چشمش نمیاد !!!
در حال حاضر وبلاگ‌های زیادی هست که در مورد مهاجرت مطلب مینویسند ، از شروع کار تا وارد شدن به فرودگاه مقصد. خیلی‌‌ها اطلاعات مفیدی دارند در زمینه مراحل تکمیل فرم اولیه مهاجرت ، انجام آزمایشات پزشکی‌ ، ارسال پاسپورت ، خرید وسایل مورد نیاز جهت بردن ، خرید بلیت از شرکت هواپیمأی مناسب ، کارهایئ که در فرودگاه مقصد باید انجام داد و کارهای اساسی‌ در بدو ورود و تمامی‌ آنها را با مخاطبان‌شان به اشتراک میگذرند و جای تشکر هم دارد. اما من به ندرت دیدم که دوستی‌ از قوانین حاکم در کشور مقصد چیزی بنویسه. یعنی‌ نوشتن ، تا فرودگاه مقصد هست. بیرون از فرودگاه چه خبر هست؟ آنجا چه دنیایی هست؟ آیا مشکلات گذشته ادامه خواهد یافت یا نه به یکباره تمام خواهد شد؟
من قصد دارم یک مقدار تا آنجا که وقتم بهم اجازه میده در این زمینه مطلب بنویسم. دوستانی که ساکن کانادا هم هستند انشاالله به کمکم خواهند آمد و اگر موارد در کانادا به شکل دیگری هست ، هم من و هم دوستان دیگر را آگاه خواهند کرد.
پیش از هر چیز این را بگم که با ورود به کشور مقصد ، تمام آن مشکلاتی که قبلا داشتید ، تمام آن چیز هایی که شما را آزار میداد ، تمام آن چیز هایی که بخاطر آن شاید فرار کردید !!! ، و خلاصه میشه گفت تمام مشکلات و نارسأیی‌های قبلی‌ به یکباره از بین خواهد رفت و هیچ آثاری از آن نخواهید دید ، چون سیستم از هر لحاظ کاملا متفاوت میشود اما ، ….. ، با مواردی جدید روبرو میشوید که آگاه نبودن به آنها ، قابلیت انعطاف نداشتن و واقع بین نبودن باعث میشود که به مرور افسرده و سرخورده شوید. به اعتقاد من مشکل اساسی‌ و بزرگ جامعه بشری که منجر به بروز ناراحتی‌ و مشکلات آتی میشود ، عدم آگاهی‌ هست. یقین بدارید که وقتی‌ آگاهی‌ کامل داشته باشید ، قابلیت انعطاف داشته باشید و واقعیت را همان جور که هست ببینید ، از زندگی‌ لحظه به لحظه خود در محیط جدید لذت خواهید برد. حالا بریم سر آن مواردی که باید قبلش در مورد آنها بدانید‌:
۱- اولین چیزی که باید بدانید‌ این هست که اگر به قصد پولدار شدن اقدام به مهاجرت کردید یا خواهید کرد ، مطمئن باشید که بزرگترین اشتباهتان را در طول عمرتان دارید انجام میدید. قوانین در کشور‌های دیگر به نحوی حاکم هست که اجازه پولدار شدن به سادگی‌ ایران را به کسی‌ نخواهد داد. دوستی‌ دارم که در ایران در حال ساخت و ساز هست و وضع مالی خوبی‌ داره ، الان عیناً ۲ سال هست که داره از جیب میخوره!!! اینجا به راحتی‌ اجازه خراب کردن و ساخت را نمیدهند و برای این کار کلی‌ مجوز نیاز هست که اخذ آنها هم راحت نیست ، دم شهرداری را هم نمی‌شه دید !!!
۲- یکی‌ از کارهای اولیه که یک مهاجر در بدو ورود باید انجام دهد ، باز کردن حساب در یک بانک می‌باشد. بانک‌های خارج تماماً خصوصی هستند و شدیدا با هم در حال رقابت و قوانین در آنها کاملا متفاوت هست. آیا می‌دانید که بانک‌های زیادی هستند که بخاطر نگهداری پول شما ، سالیانه از شما سود میگیرند؟!!! پس دنبال اینکه پولتان را بخوابانید و سودش را بگیرید و با آن زندگی‌ کنید هم نباید باشید. البته باید قبل از افتتاح حساب بدانید‌ که هر بانکی‌ چه نوع خدماتی میدهد. زمانی‌ که وارد بانک میشوید تا حساب باز کنید ، پیشنهاد‌های زیادی به شما میشود برای افتتاح حساب ، کاتالوگ همه را بگیرید و دقیق مطالعه کنید تا حسابی‌ را که با شرایط شما جور هست را افتتاح کنید. بعضی‌ از بانک‌ها در همان زمان افتتاح حساب ، دسته چک هم میدهند و بعضی‌ دیگر چند وقت بعد. اخذ کارت اعتباری هم برای خودش مراحلی دارد که برای هر بانکی‌ متفاوت هست. پس در تمام زمینه‌ها باید اول سوال کنید ، اطلاعات لازم را کسب کنید و بعد اقدام به افتتاح حساب کنید.
۳- با داشتن دبیت کارت و یا کردیت کارت به راحتی‌ میتونید هر جنسی‌ که نیاز دارید را آنلاین خرید کنید ، هر نو جنس و یا خدماتی. برخورد فروشنده هم که با شما تماس خواهد گرفت فوق العاده هست و کلی‌ لذت میبرید. هم در سایت مربوطه و هم هنگام تماس تلفنی و یا حضوری به شما آگاهی‌ میدهند که در صورتی‌ که از آن جنس یا خدمات راضی‌ نباشید در یک مدت معّین میتونید قرار داد را کنسل کنید و کلّ پول قابل بازگشت خواهد بود. اما ، ……. ، میدونید زمانی‌ که قرارداد را کنسل کردید ، پس گرفتن پول کار حضرت فیل هست !!! فروشندگان محترمی که ساعت به ساعت جلوی چشم شما سبز می‌شدند ، به یکباره غیب میشوند. این از برکات نظام سرمایه داری هست. در نهایت پول خود را پس خواهید گرفت اما نه‌ به راحتی‌ پرداخت آن !!! پس هنگام خرید از طریق اینترنت خیلی‌ باید دقت داشته باشید.

فکر کنم برای الان کافی‌ باشه ، تا بعد …… .

خوش باشید

61 دیدگاه

  1. باربد said,

    آوریل 30, 2010 در 11:17 ق.ظ.

    سلام امیر خان بالاخره همه را از انتظار در اوردی و مطلبی که قولش داده بودی شروع کردی .با اجازت من تو وبلاگم که تازه شروعش کردم تو رو لینک کردم خوشحال میشم اگه من رو به لینکهات اضافه کنی .منتظر نوشتن ادامه مطلب جدیدت هستم .

    • امیر said,

      آوریل 30, 2010 در 11:42 ق.ظ.

      ممنونم باربد جان. من هم شما را لینک کردم.
      خوش باشی‌

  2. احسان said,

    آوریل 30, 2010 در 11:27 ق.ظ.

    سلام امیر خان 🙂
    بابا قدم لپ تاپ جدید را با پست های بهتر آغاز می کردی یه کم دلمان خوش تر میشد…

    جدا از شوخی حرف شما کاملا درسته
    برای نمونه تمام دوستانی که کانادا هستند و ما ازشون سوال کردیم گفتن اگه دنبال پول درآوردن هستید هیچ جا بهتر از ایرون نمیشه… دلیلش هم کاملا واضحه: اینجا هیچ قانونی نداره و بعضی وقتها یه شبه راه صد ساله رو میشه رفت مثل اوضاع ساخت ساز کنونی…

    ولی به نظر شما واسه منی که 5 سال مهندسی برق خوندم و دنبال کار می گردم و مجبور میشم برم تاکسی تلفنی کار کنم تفاوتی بین اینجا و اونجا هست؟؟؟

    تنها تفاوتش توی دوری از خونواده هست… نظر شما چیه؟

    • امیر said,

      آوریل 30, 2010 در 11:58 ق.ظ.

      احسان جان اصلا بد نیست. عادت می‌کنید ، با سیستم آشنا نیستید اما بعدش کاملا عادی میشه و لذت خواهید برد.
      من ساخت و ساز را به عنوان نمونه مثال زدم. خیلی‌ از مشاغل دیگر هست. ببین احسان جان یقین بدار که به عنوان یک مهندس برق مشغول به کار خواهی‌ شد ، اما ممکن هست چند وقتی‌ طول بکشه. آیا در خودت میبینی‌ که در ابتدا ، در بد‌ترین حالت ، زمین بشوری؟ اگر در خودت میبینی‌ ، مطمئن باش که خیلی‌ زود موفق خواهی‌ شد. اینجا همه کار میکنند. یک پزشک حدود ۵۰ ساله هست که مدیر یک مرکز درمانی هست و من او را هر روز صبح میبینم که زودتر از همه پرسنل این مرکز سر کار خود حاضر میشود و با ظاهری خیلی‌ خیلی‌ آراسته ، با کت و شلوار و کراوات ، اولین کاری که میکنه گاری زباله را به بیرون مرکز هدایت میکنه تا ماشین حمل زباله آن را تخلیه کند. کدام پزشک جا افتاده نه ، تازه پزشک شده در ایران حاضر هست که این کار را انجام دهد. منظور این هست که سیستم کار کردن در اینجا متفاوت هست. اگر با سیستم بتونید خیلی‌ زود کنار بیایید ، یقیین بدار که خیلی‌ زود به آنچه که دنبالش هستید خواهی‌ رسید. این پاسخ خودش یک پست شد !!!!
      خوش باشی‌

      • احسان said,

        مِی 1, 2010 در 5:20 ق.ظ.

        ممنون 🙂

      • امیر said,

        مِی 1, 2010 در 8:59 ق.ظ.

        خواهش می‌کنم.
        خوش باشی‌

  3. احمد said,

    آوریل 30, 2010 در 12:29 ب.ظ.

    سلام
    sorry for typing in english
    I have some suggesstion continunig this topic,
    first of all prepare a brain storming between friends for a conceptual map
    then gather all expriences under each topic
    I mean, instaed of dealing with diffrent aspects of leaving in another country,first list all aspects through brain storm and in each topic discuss one aspect
    it can be more useful for others if conditioned to be more documented.
    as your good in writing at the end it could be a good refrenc for other people

    • امیر said,

      آوریل 30, 2010 در 12:45 ب.ظ.

      بله کاملا درست میگی‌ احمد جان. البته من قصدم این هست که یک موضوع را در حالت کلی‌ مطرح کنم ، یا چند موضوع ، و در کامنت‌ها به بحث بنشینیم و دوستان هم نظرات خود را بگن. بدین معنی‌ که یک آمادگی ذهنی‌ در مورد یکسری مسائل ایجاد بشه در حد یک پاراگراف کوچک ، بعد به بحث بنشینیم.
      خوش باشی‌

  4. احمد said,

    آوریل 30, 2010 در 12:32 ب.ظ.

    sorry I mean living

  5. مجید said,

    آوریل 30, 2010 در 2:25 ب.ظ.

    سلام امیرجان

    میخواستم بپرسم با توجه به اطلاعات شما و دیده ها و شنیده ها از سایر دوستان و سایر وبلاگ ها این پروسه اسکیل ورکر بهمین سبک جاری جدا از اتفاقات و قوانین آینده حدود چندماه از لحظه ارسال مدارک اولیه طول می کشد؟

    ارادتمندشما

    • امیر said,

      آوریل 30, 2010 در 2:55 ب.ظ.

      مجید جان سوال سختی هست. یک زمانی‌ کلّ پروسه از زمان ارسال مدارک به سیدنی تا صدور ویزا ۹ ماه طول می‌کشید. اما در حال حاضر و با توجه به شرایط موجود ، به اعتقاد من از زمان ارسال مدارک به دمشق تا صدور ویزا فکر نمیکنم که کمتر از یکسال بشود.
      خوش باشی‌

  6. باران said,

    آوریل 30, 2010 در 5:36 ب.ظ.

    سلام امیرجان ! من میتوانم پاسخگوی سوالات انتاریو بخصوص تورنتو باشم چون میدونین که قوانین استان ها با هم فرق میکنه ! یکی این که مثلا بی سی (ونکوور) سالیانه باید 50 دلار اگه اشتباه نکنم بابت کارت بیمه بهداشتی به حساب واریز کند ولی انتاریو از این کار معاف است !! آخیش… امیرجان تو که به من سر نمیزنی و حسابی خودتو گرفتی !!! (صورتک زبان) خوشحالم که میتونم توی این مقوله بهت کمک کنم !
    خوش باشی …

    • امیر said,

      آوریل 30, 2010 در 6:48 ب.ظ.

      ممنونم از کمکت باران جان. من تو این مدت شرمنده خیلی‌ از دوستان شدم ، واقعا گرفتار بودم. امیدوارم به حالت اولیه بازگرده اوضاع و احوالم !!!
      خوش باشی‌

  7. نجمه said,

    آوریل 30, 2010 در 8:30 ب.ظ.

    امیر آقا سلام
    این پست خیلی مفیده ولی کاش راجع به مسائل فرهنگی مهاجرت و راههای برخورد یا آنها هم بحث کنید.یه سوال خصوصی : ………………………………………………………………….؟شاد باشید و سبز

    • امیر said,

      آوریل 30, 2010 در 9:06 ب.ظ.

      نجمه جان تلاش می‌کنم که در تمام زمینه‌ها که با محیط فعلی‌ تان اختلاف دارد بحث بشه. نامه سابق کار را هر شخصی‌ که امضا مجاز داشته باشد و بتوان روی امضایش مهر زد ، میتواند امضا کند.
      خوش باشی

  8. آوریل 30, 2010 در 8:39 ب.ظ.

    مطلب جالبی رو شروع کردی! منتظر بقی اش هستم

    • امیر said,

      آوریل 30, 2010 در 9:09 ب.ظ.

      ممنونم دوست عزیز. تلاش می‌کنم که خیلی‌ بین آنها وقفه نیفته.
      خوش باشی‌

  9. محبوبه said,

    مِی 1, 2010 در 4:11 ق.ظ.

    دسستتون درد نکنه امیر خان که برای بقیه وقت می زارین . خدا عوضشو تو همین دنیا بهتون بده!

    • امیر said,

      مِی 1, 2010 در 8:54 ق.ظ.

      خواهش می‌کنم. امیدوارم مفید بوده باشه.
      خوش باشی‌

  10. سپيده said,

    مِی 1, 2010 در 5:16 ق.ظ.

    سلام

    خيلي ممنون لطفا مطالب با جزييات بنويس منظورم اينه كه مثال بزن بازم ممنون از نوشته هات در ضمن من خودم مهندسي خوندم والان هم در رشته خودم مشغولم ولي از يك چيزي خيلي مي ترسم من ميخوام بدونم اين كارها كه مثال ميزني راحت گير مي اد منظورم كار تو سوپر يا رستوران يا …… من مي ترسم همين كارها هم گير نياد خودم شخصا فكر ميكنم بهترين كار اينه كه اولش (3 الي 6 ماه) يك كار اينجوري داشته باشه تا با فرهنگ وزبان اشنا بشم
    و در اين مدت هم دوره ببينم و دنبال كار خوب هم باشم

    • امیر said,

      مِی 1, 2010 در 8:58 ق.ظ.

      سعی‌ می‌کنم تا آنجا که امکان داره مطلب را باز کنم. بله کار در رستوران همیشه هست ولی‌ روی یک ماه اول اصلا حساب نکنید.
      خوش باشی‌

  11. سمیرا said,

    مِی 1, 2010 در 5:55 ق.ظ.

    امیر خان سلام! خسته نباشی و خدا قوت! یک سوالی داشتم! من از زمان رسیدن پروندم به دمشق تقریبا داری 1 سال میشه! و از زمان ارسال مدارکم هم 8 ماه و اندی میگذره!
    هنوز In Process نشدم! فکر میکنی چقدر دیگه ممکنه طول بکشه؟ یعنی عین این 4 ماه باقیمانده طبق نامه رو باید صبر کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    • امیر said,

      مِی 1, 2010 در 9:04 ق.ظ.

      سمیرا جان به اعتقاد من باز هم صبر کن. فکر می‌کنم تا زمانی‌ که خودشان مشخص کرده اند تعیین تکلیف شوید.
      خوش باشی‌

  12. مجيد said,

    مِی 1, 2010 در 6:32 ق.ظ.

    با سلام و خسته نباشيد.
    اينهايي که شما گفتيد حسن بودن يا عيب!
    1- تو ايران هم بدون دروغ و …. و به روش قانوني که مطمئن باشيد 20 سال ديگه قوانين عوض نميشه که گير ببفتيد پولدار شدن خيلي سخته
    2- باز به بانکهاي اونجا که ميگن يه پولي ميگيرن اينجا (اخيرا) بانک صادرات(بقيه رو نمي دونم) براي برداشت از حساب در غير از شعبه افتتاح حساب (حتي براي حسابهاي سپهر) کارمزد ميگيره اونم بدون هيچ اطلاع قبلي!
    3- من يه هارد خريدم طرف گفت تست نميکنيم، رفتم مغازه بغلي گفت خرابه، فروشنده زير بار نرفت و گفت ببرش گارانتي!‌گارانتي هم گفت که چون تعميرش گرونتر از يه نو در مياد به ما ارتباطي نداره! القصه بي خيال شديم.

    البته من فکر مي کنم هموني که شما گفتي » مشکل اساسی‌ و بزرگ جامعه بشری که منجر به بروز ناراحتی‌ و مشکلات آتی میشود ، عدم آگاهی‌ هست » البته من پا رو فراتر ميذارم و مي گم خيلي از مشکلات از ساخت يه تصوير رويايي هست که وقتي محقق نميشه باعث سرخوردگي ميشه. اگه مردم بفهمند که بهشت روي زمين نيست و انتخاب بين بد و بدتر(براي افراد بدبين) يا خوب و خوبتر(براي افراد خوش بين) هست و نه خوب و بد خيلي از مشکلات خود به خود حل ميشه

    • امیر said,

      مِی 1, 2010 در 9:08 ق.ظ.

      هیچکدام. نه عیب و نه حسن. من آن چیزی که هست را نوشتم. تشخیص حسن و یا عیبش با خود شما. البته اینجا هم دستگاه‌های خود پردازی هستند که شما را شارژ خواهند کرد اما قبلش میگن و مبلغش را هم به شما اطلاع خواهند داد. منظور من این بود که در ایران بالاخره راه هایی هست برای پولدار شدن !!!، اما در خارج هیچ راهی‌ نیست.
      خوش باشی‌

  13. مژده said,

    مِی 1, 2010 در 6:43 ق.ظ.

    چه پست خوبي نوشتي وقتي تموم شد باز دنبال ادامه مطلب بودم منتظر بقيه ش هستيم… دقيقاً حرفت درسته توي وبلاگ بيشتر دوستان از قوانين و مشكلات و كارهايي كه بايد وقتي در خاك كشور ديگه اي وارد شديم خيلي به ندرت ديده مي شه و اين پست دقيقاً چيزيه كه حداقل من خيلي وقته كه دنبالشم … اگه مشكلات و تفاوتهاي بيرون از ايران بفهميم بهتر مي توونيم باهاش روبرو بشيم… بازم ممنون و شاد باشي

    • امیر said,

      مِی 1, 2010 در 9:11 ق.ظ.

      مژده جان به اعتقاد من وقتی‌ که یک مهاجر یک تصور ذهنی‌ از محیط جدیدش داشته باشه ، براحتی میتونی‌ با خودش و آن محیط کنار بیاد. تلاش می‌کنم که تا حدی این محیط را بشناسانم.
      خوش باشی‌

  14. پوریا said,

    مِی 1, 2010 در 8:57 ق.ظ.

    امیر جان فقط خواستم سلامی عرض کنم و بگویم با این همه مشغله هنوز خواننده ات هستیم و ارادتمند. می بخشی که ضیق وقت فرصت کامنت گذاری نمی دهد.
    خوش باشی.

    • امیر said,

      مِی 1, 2010 در 9:15 ق.ظ.

      لطف داری پوریا جان. من دورا دور احوال پرست هستم عزیز دل برادر.
      خوش باشی‌

  15. نجمه said,

    مِی 1, 2010 در 9:13 ق.ظ.

    سلام
    فکر می کنم بهترین راه برای یک جمع بندی درست خوندن تمام این مطالب است.چون من و همسرم هنوز به هیچ نتیجه قطعی در خصوص مهاجرت نرسیده ایم.
    در خصوص این جمله شما «نامه سابق کار را هر شخصی‌ که امضا مجاز داشته باشد و بتوان روی امضایش مهر زد ، میتواند امضا کند»منظورتون مهر فارسی هم است یا فقط مهر انگلیسی؟شاد باشید و سبز

    • امیر said,

      مِی 1, 2010 در 9:17 ق.ظ.

      خوب بله ولی‌ امیدوارم که بتونم زود جمعش کنم. اگر مدرک به فارسی هست ، فارسی و اگر انگلیسی هست ، انگلیسی. تفاوتی‌ نمیکنه.
      خوش باشی‌

  16. خسرو said,

    مِی 1, 2010 در 9:32 ق.ظ.

    سلام امير آقا و تشكر به خاطر اين مطلب آموزنده
    سوالي دارم از خدمتتون. من بايد فرم قسم نامه اي رو براي اداره ارزشيابي مدارك مهندسي استراليا بفرستم. اين فرم در واقع همون Statutory Declaration Form هست كه من به علت اينكه نتيجه ارزيابي رو پست هنوز بعد از 5 ماه برام نياورده!!! بايد براشون ارسال كنم و توي فرم قسم بخورم كه اين نتيجه كذايي هنوز به دستم نرسيده. به هر حال توي انتهاي اين فرم يك نفر بايد صحت امضاي منو تاييد كنه و مي دونيد كه توي ايران دفاتر اسناد رسمي حق تاييد مدارك انگليسي رو ندارند. حالا چه بايد كرد؟ آيا سفارت استراليا توي ايران اين كارومي كنه؟ مترجم رسمي چي؟ ممنون به خاطر زحمتي كه مي كشي.

    • امیر said,

      مِی 1, 2010 در 2:37 ب.ظ.

      خسرو جان قوانین استرالیا با دیگر کشور‌ها خیلی‌ متفاوت هست و در نامه‌ای که ارسال میکنند مرکز مورد تأییدشان را لیست میکنند اما متأسفانه تنها مرکزی که مورد تائید آنها هست و در ایران وجود داره ، سفارت استرالیا هست. البته خیلی‌ راحت این کار را برای شما انجام میدهند و احتیاج به هیچ نوع وقت قبلی‌ نیست. از درب اصلی‌ سفارت باید وارد شوید ، زنگ را بزنید و مشکل خود را بگویید و شما را راهنمائی خواهند کرد. به احتمال زیاد مبلغی را باید پرداخت کنید. و شخص کنسول مدرک را تائید می‌کند و مهر سفارت را میزنند.
      خوش باشی‌

  17. منصور said,

    مِی 1, 2010 در 2:57 ب.ظ.

    سلام امیرخان امروز درست 11 ماه که از فایل نامبر دوم ما می گذره ولی همچنان در وضعیت recieved by visa office قرار داریم پس این سفارت دمشق چی کار میکنه؟

    • امیر said,

      مِی 1, 2010 در 3:04 ب.ظ.

      والا چه عرض کنم منصور جان. به اعتقاد من یک ایمیل بزن و جویای احوال شو !!!
      خوش باشی‌

  18. amir said,

    مِی 1, 2010 در 5:58 ب.ظ.

    salam
    man montazere baghiasham va aslan hich ozre rayane ie ra ghabul nemikonam lotfan sariar

    mer30

    • امیر said,

      مِی 1, 2010 در 8:27 ب.ظ.

      چشم امیر جان. حالا این درخواست بود یا تهدید؟!!!
      خوش باشی‌

  19. حمید ز said,

    مِی 1, 2010 در 9:24 ب.ظ.

    سلام

    20 جولای 2008 تکرار می کنم 2008 فایل نامبر اول را گرفتم.
    7 جولای 2009 مدارک کامل بدستشان رسیده
    از آن موقع in Process هستم
    یکی دوبار درخواست وضعیت کردم همان جواب کلیشه ای که in process هستید
    دیگه خسته شدم، بعضی میگن چون کار دولتی داری طول کشیده و ممکنه باز هم طول بکشه و اصلا بگن نمیتونی مهاجرت کنی!!!!!
    بعضی میگن چون مسافرتهای زیادی داشتی از تمامی کشورها استعلام میکنن و این ممکنه خیلی طول بکشه
    خلاصه حسابی کلافه شدیم از بس منتظر مدیکال شدیم

    براساس قانون جدید داره دو سال میشه در حالی که گفته بودن 1 ساله تمومه
    نظر شما چیه؟ حرفهای بالا در باره کار دولتی و مسافرتهای زیاد درسته؟
    چیکار میشه کرد؟

    ممنون قربانت
    حمید

    • امیر said,

      مِی 2, 2010 در 8:45 ق.ظ.

      حمید جان در مورد کار دولتی که نه ، اصلا ربطی‌ نداره. اما در مورد مسافرت‌های خارجی‌ ، کاملا درسته و مرحله بک گراند چک را طولانی‌ تر میکنه. از طرفی‌ چون پرونده شما مربوط به قبل از ابلاغ لیست مشاغل بوده طولانی‌ تر هم شده هست. باید بیشتر صبور باشی‌.
      خوش باشی‌

      • حمید ز said,

        مِی 3, 2010 در 6:12 ب.ظ.

        سلام مجدد

        مثل اینکه دقت نکردی! 4 ماه پس از ابلاغ لیست مشاغل و قانون جدید بوده

      • امیر said,

        مِی 3, 2010 در 6:28 ب.ظ.

        چرا حمید جان دقیقا کامنت شما را خوندم و دقت لازم را هم کردم. قانون جدید از ۲۷ فوریه سال ۲۰۰۸ اجرایی شد اما لیست مشاغل از ۲۸ نوامبر ابلاغ گردید. شما اینجور که معلومه در حد فاصل این دو تاریخ اقدام کردید و متأسفانه خیلی‌‌ها هستند که شرایط مشابه شما را دارند و بلاتکلیف. ولی‌ فکر نمیکنم که این حالت زیاد طول بکشه ، چون الان نیروی خود را گذاشته اند روی پرونده‌های آن تاریخ.
        خوش باشی‌

  20. مرجان said,

    مِی 2, 2010 در 3:08 ق.ظ.

    سلام امیر خان
    یک سوالی داشتم اینکه آیا مدرک عدم سو بیشینه نیاز به ترجمه دارد یا فقط اصل آن بدون ترجمه ارسال شود.
    و اینکه اگر تاریخ آن در زمان ارسال یک ماه گذشته باشد همینطور گواهی تمکن مالی برای یک ماه قبل از ارسال باشد(امکان اخذ مجدد به علت برداشت بول امکانبذیر نیست) آیا مشکلی دارد یا خیر؟
    با سباس از راهنماییهای مفید شما

    • امیر said,

      مِی 2, 2010 در 8:48 ق.ظ.

      حتما باید ترجمه شود و به همراه اصل آن ارسال شود. اشکالی‌ ندارد و در حال حاضر ایرادی وجود ندارد اما برای گواهی بانکی‌ فکری کنید که ممکن هست تا آخرین مرحله ، چند نوبت دیگر از شما گواهی بخواهند و خالی‌ بودن حساب و یا پر شدن یکباره آن ، دردسر ساز خواهد شد.
      خوش باشی‌

  21. دوستدار ونکوور said,

    مِی 2, 2010 در 10:43 ق.ظ.

    با سلام
    یه سوال، البته برای خودم نیست چون حالا حالاها مونده تا به این مرحله برسیم ولی یکی از دوستانم میخواد مبلغ لندینگ فی رو مستقیما حالا یا از طریق سایت CIC و یا هر جایی که خود سفارت براش قابل قبوله پرداخت کنه!
    آیا امکانش هست؟
    ممنون و موفق باشی

    • امیر said,

      مِی 2, 2010 در 5:32 ب.ظ.

      نحوه پرداخت لندینگ فی‌ هم مشابه مبلغ اولیه هست. به اعتقاد من تا از ایشان نخواسته اند ، پرداخت نکنه چون امکان اشتباه هست.
      خوش باشی‌

  22. محبوبه said,

    مِی 2, 2010 در 1:07 ب.ظ.

    سلام امیر خان
    میشه لطف کنید و این پست جدید که گذاشتم رو بخونید و جواب سوالم رو بدین. چون زیاد میشه نتونستم اینجا بنویسم
    یه دنیا ممنون

    • امیر said,

      مِی 2, 2010 در 5:34 ب.ظ.

      محبوبه جان لطف کن با عرض معذرت آدرس وبلاگت را به من بده ، حتما خواهم خواند.
      خوش باشی‌

  23. سولی said,

    مِی 2, 2010 در 1:45 ب.ظ.

    سلام امیر جان WELCOME BACK!!!
    من یه سوالی دارم. پرونده من و شوهرم که به ترتیب دارو ساز و پزشک متخصص هستیم الان صد روزه که PENDING هست. متقاضی اصلا شوهرمه. من این امکانو دارم که از کانادا JOB OFFER بگیرم. به نظرتون موثره در پروندمون؟ در ضمن من امتحان ایلتس دادم. تاثیر داره اگه بفرستمش؟ پیشاپیش سپاسگذارم.

    • امیر said,

      مِی 2, 2010 در 5:36 ب.ظ.

      ممنونم سولی جان. مدرک زبان شما تأثیری در پروسه نداره اما جاب آفر میتونه تاثیر مثبت داشته باشه.
      خوش باشی‌

      • سولی said,

        مِی 3, 2010 در 12:57 ب.ظ.

        سلام مجدد و تشکر دوباره.
        منظور از مسافرت زیاد چیه؟ من برای کارم سالی تقریباسه سفر دارم. هم اروپا هم خاور میانه . زیاده یا معمولی؟
        در مورد مدرک زبان به من گفتن چون نمرت خوبه (8 آکادمیک) در نظر افیسر تاثیر داره. موافقی؟

      • امیر said,

        مِی 3, 2010 در 6:10 ب.ظ.

        چند سال سابقه‌ کار داری؟ خوب زیاده. اما خیلی‌ مهم نیست ، بک گراند چک بیشتر طول میکشه. نمره خوب زبان بی‌ تاثیر نیست ، اما منتظر چیزی نباش.
        خوش باشی‌

  24. مرتضی said,

    مِی 2, 2010 در 3:49 ب.ظ.

    سلام امیر جان
    مطلبت به جا و مناسب هست و بحث خوبی هم شروع کردی. من اعتقاد دارم برای افراد با پشتکار و طالب موفقیت اینجا و انجا نداره قطعا به هدفش می رسه و بالعکس برای افراد تنبل و راحت طلب هم باز اینجا و اونجا نداره هیچ جا هیچ کاری نمی کنند.
    حالا یه سوال از شما دارم .
    با توجه به تمام خوبی ها و بدی ها آیا برای یه فرد نرمال پیشنهاد به مهاجرت می کنی یا نه ؟
    خوش باشی

    • امیر said,

      مِی 2, 2010 در 5:42 ب.ظ.

      مرتضی‌ جان دقیقا همینجوره که میگی‌. کسی‌ که هدف داشته باشه و برای رسیدن به هدفش تلاش کنه ، قطعاً موفق خواهد بود. برای موفقیت نه نیازی به پول هست ، نه پارتی و نه ……… !!!
      منظورت را از فرد نرمال متوجه نشدم. بستگی به روحیات داره. سعی‌ می‌کنم که امشب یک قسمت دیگه را بنویسم ، فکر کنم این قسمت مهمترین قسمت باشه ، وقتی‌ کلّ بحث تمام شد خودت ببین که اون فرد نرمال که مد نظرت هست میتونه مهاجرت کنه یا نه؟؟
      خوش باشی‌

  25. مرتضي said,

    مِی 3, 2010 در 6:18 ق.ظ.

    ممنون
    درسته امير جان
    منظورم يه فرديه كه تنبل و باري به هر جهت نباشه چون همونطور كه گفتم اون تكليفش مشخص هست اينجا و اونجا نداره.
    به هر حال من فكر مي كنم اكثر كساني كه خارج از كشور زندگي مي كنند در مجموع راضي هستند و شايد تنها مشكلشون دوري از خانواده و وطن باشه كه اون هم باور كن الان وطن شده براي ما غربت !!!!
    اينقدر مردم گرفتارند كه باور كن فرصت نمي كنند به فاميل سر بزنن نه اينكه اصلا نباشه نه اما ما كه تا حدودي قديمتر ها يادمونه تفاوت رو احساس مي كنيم.
    هر كس تنها به فكر خودش هست نه اينكه عمدي باشه نه چاره اي نيست كسي نمي تونه چه از لحاظ مادي چه معنوي به كسي كمك كنه اصلا وقت نميشه هر كس بتونه گليم خودشو از آب بكشه بيرون هنر كرده فقط اين وسط پدر مادرهاي بيچاره حرص و جوش اولادشون رو مي خورن تا آخر عمر و البته بالعكس.
    به اميد روزي كه وطن برامون خانه امني باشه
    موفق باشي
    الان كساني كه بعد از مدتها از به ايران بر مي گردند از اين تغيير رفتار و

    • امیر said,

      مِی 3, 2010 در 5:49 ب.ظ.

      مرتضی‌ جان بگذار راحت بهت بگم که مشکلات زیاد هست و همگی‌ قابل حل ، فقط باید راهش را پیدا کرد. به اعتقاد من آنجا که انسان خوش هست ، احساس امنیت می‌کند و برای آینده اش میتونه براحتی تصمیم گیری کنه ، همانجا وطن هست حتی اگر زادگاه آدم نباشد.
      خوش باشی‌

  26. صحرا said,

    مِی 3, 2010 در 10:46 ق.ظ.

    سلام امیرخان
    مطلب خوبی بود
    اما در مورد پولدار شدن:
    در ایران فقط اونایی که دروغ می گن می تونن پولدار بشن
    یکی از آشناهای ما با زد و بند در حال واردات چیزی است که واردات آن ممنوع است و چون این جناب آشنا دارد جنس X را با نام Y وارد می کند و شده تنها وارد کننده انحصاری
    از طرف دیگر با اینکه در آمدشان در سال بیش از صدها میلیون است در فرم های مالیاتی خود را ورشکسته اعلام می کنند و مالیات نمی دهند. در ضمن در واحد مسکونی تجارت می کنند و دم مأمور شهرداری را می بینند. یک سوله در زمین های خودشان زده اند و چند کارگر افغانی را آورده اند بدون بیمه به بیگاری کشیده اند و مشتریانشان هم شرکت های کله گنده دولتی هستند!!!!
    خودش می گه من کجای دنیا برم به این راحتی سالی چند صد هزار دلار درآمد خالصم باشه؟ خدائیش راست هم می گه
    ولی خیلی از کسایی که قصد مهاجرت کرده اند از این پول ها از گلوشون پایین نرفته و نمی ره
    به همون درآمد شرافتمندانه که بشه زندگی آرامی داشت راضی هستیم که همان هم این روزها در ایران سخت شده….

    • امیر said,

      مِی 3, 2010 در 6:05 ب.ظ.

      صحرا جان اکثر مهاجران از قشر متوسط هستند. وکی خوب بعضی‌ از آدم هایی که به راحتی‌ پولدار شده اند هم فکر میکنند که در خارج همین داستان هست که سخت در اشتباه هستند.
      خوش باشی‌

  27. مرتضي said,

    مِی 4, 2010 در 6:24 ق.ظ.

    سلام امير جان
    كاملا با شما موافق هستم وطن جايي هست كه آدم احساس آرامش‏ امنيت و شادي داشته باشه نه اينكه دائم تحقير بشه و توهين بشنوه.
    به نظر من سنگ و خاك و چوب و در و ديوار براي آدم كاري نمي تونه انجام بده كه همش مي گيم خاك وطن يه چيز ديگست هيچ جا وطن نميشه !!!
    ما به جاي اينكه به مسائل انساني و الهي اهميت بديم دنبال ماده گرايي هستيم خودمونو يا اين چيزا مشغول كرديم از اصل غافل شديم.
    حرف و دردر زياده اما از حوصله جنابعالي و وبلاگ خوبت خارج.
    موفق باشي

    • امیر said,

      مِی 4, 2010 در 9:32 ق.ظ.

      ممنونم مرتضی‌ جان به قول خودت بحث کردن در این مورد نیاز به ساعت‌ها وقت هست. انشاالله که با دید باز در کشور مقصد اقامت خواهید کرد و معنی‌ زندگی‌ را خواهید فهمید ، البته خوب و بد همه جا هست اما باید دید کفه کدوم سنگین تر هست.
      خوش باشی‌

  28. ستايش said,

    مِی 8, 2010 در 11:01 ق.ظ.

    سلام و سپاس فروان

    ممكن ازتون خواهش كنم در زمينه كار داوطلبانه توضيح بدين كه از كجا ميشه پيداشون كرد. يعني ميشه در همون سايت هاي كاريابي كه آگهي كار زدن بريم بگيم ما مجاني براي كارآموزي ميخوايم كار كنيم؟ چون همچين چيزي در ايران اصلا وجود نداره.
    مثلا براي گذروندن دورههاي كه بتونيم مثلا زبان (فرانسه)درس بديم كجا به نظرتون بايد دوره ببينيم؟و اساسا كجا بايد دنبالش بگرديم.
    خيلي خيلي ممنونم

    • امیر said,

      مِی 8, 2010 در 11:07 ق.ظ.

      برای تدریس باید مدرک معتبر داشته باشید. مثلا تف با نمره خوب. بعد از آن باید به اموزشگاه‌ها مراجعه کنید و اعلام کنید که تمایل دارید که یک ترم را بدون حقوق تدریس کنید و در صورت رضایت و نیاز بعد از آن استخدام کنند شما را و اگر نیاز نبود هم هیچ ایرادی نداره. از شما ازمون میگیرند و در صورت تائید مشغول خواهید شد.
      خوش باشی‌


برای امیر پاسخی بگذارید لغو پاسخ